تبدیل فایلهای amr و 3gp موبایل به فرمتهای قابل پخش در کامپیوتر

خیلی وقت بود نرم افزار معرفی نکرده بودم . امروز از شانس خوبم دو تا برنامه رایگان که خیلی وقت بود دنبالشون بودم پیدا کردم  همه موبایل دار ها می دونند که فایلهای با پسوند amr  فقط در موبایل قابل اجرا هست و  نمیشه اونا رو تو کامپیوتر با هیچ کدام از پلیر ها پخش کرد . ولی با این نرم افزار که معرفی می کنم شما می تونید اونو به فرمتهای قابل پخش در کامپیوتر تبدیل کیند و یا اینکه فایلهای mp3  رو به amr  تبدیل کنید.

نرم افزا ر Mobil Amr Converter v.1.4  را با حجم 649  کیلو بایت از اینجا دانلود کنید

فایل آپدیت نسخه 1.5 رو هم میتونید با حجم 148 کیلو بایت را از اینجا دانلود کنید

 

دومین نرم افزار هم مربوط میشه به برنامه تبدیل فایلهای با پسوند 3gp  به فرمت  avi که شدیدا مورد نیاز موبایل دار ها هست  مخصوصا اونای که موبایلشون دوربین هم داره و  قابلیت فیلمبرداری هم  داره  . چون فایلهای فیلمبرداری شده با این پسوند ذخیره میشه و قابلیت تبدیل به فرمتهای دیگر رو در حالت معمولی ندارند ولی با این برنامه میتونید اونو تبدیل کنید .

نرم افزار  Mobile 3GP converter v 1.0 را با حجم 845 کیلو بایت از اینجا دانلود کنید

فایل آپدیت نسخه  1.1.0  رو هم  میتونید با حجم 120 کیلو بایت را از اینجا دانلود کنید

 

اگر در اجرای برنامه ها مشکلی داشتید میتونید فایل VB6 Run Time Files  را با حجم 990 کیلو بایت دانلود و نصب کنید

 

اینم چند تا فایل amr  یا بهتر بگم زنگ موبایل که با شنیدن بعضی هاش مواظب باشید که از خنده منفجر نشید مخصوصاآهنگ پراید . میتونید 12 تا زنگ رو در قالب یک فایل zip  با حجم 378 کیلو بایت از اینجا دانلود کنید این فایل رو هم خودم آپلود کردم

بیوگرافی (زندگینامه ) احمد کایا

بنیان گذار سبک پروتست در موسیقی کشور ترکیه ، ‌دموکرات و آزادیخواه،‌خواننده پرفروش‌ترین کاست تاریخ موسیقی ترکیه ،احمد کایا خواننده ی شهیر ترکیه در سال ۱۹۵۷ در شهر مالاتیای ترکیه به دنیا آمدو پنجمین ودر واقع آخرین فرزند خانواده کایا بود.ازپنج سالگی با ساز باقلاما آشنا شده.یکی از اولین ترانه های او که در سنین کودکی و برای برادر بزرگش(باشار)ساخته بود چنین شعری داشت:یک فولکس واگن خواهم خرید---اسمش را یاشار خواهم گذاشت...

زمانی که نوجوانی بیش نبود به خاطر شرایط دشوار زندگی پدر،به همراه خانواده به شهر استانبول نقل مکان کردند.پدر او که قبلا در یک کارخانه نساجی کار میکرد در استانبول در نمایشگاهی به پادوئی مشغول شد.خود در وصف این وضعیت میگفت"هر روز که از مدرسه به سوی خانه میرفتم پدر را میدیدم که مشغول شستشوی اتومبیل است و همه گاه پیش خود میگفتم هنگامی که بزرگ شدم برای پدر نمایشگاهی خواهم خرید تا ارباب خود باشد ."اما این رویائی بیش نبود چرا که اندکی بعد پدر با مرگ خود،خانواده را تنها گذاشت.او که کوچکترین عضو خانواده بود در شرایط بسیار دشوار و سخت گذران زندگی میکرد.خود میگفت"روزهائی بود حتی قادر به تهیه بلیط برای استفاده از اتوبوس شهری نبودم دوران جوانی کایا برابر شد با کودتای﴿کنان اورن﴾و خفقان شدیدی که بر فضای سیاسی جامعه ترکیه‌تحمیل گردید

 

آثار

آلبوم اول او که به شدت مخالف وضع موجود بود در سال ۱۹۸۵ به کمک دوستان خود آلبومی از ترانه‌هایش رابنام(گریه نکن ای کودک) منتشر کرد که به گفته‌اش هیچ امیدی به استقبال آن از طرف مردم نداشت و تنها در پی آن بود که بوسیله ی ترانه هایش اعتراض خود را را به شرایط حاکم اعلام دارد.چند روز پس از عرضه آلبوم ماموران قضایی ترکیه کاست او را به دلیل وجود چند ترانه ی سیاسی جمع آوری نمودند.پس از اعتراض‌فراوان،در نهایت فروش کاست او آزاد اعلام شد.همین فعل و انفعالات سبب شهرت نام کایا گشت وکاست او با استقبال نسبتا خوبی مواجه شد. آلبوم دوم (دلتنگی برای غم ها).  آلبوم سوم ( ترانه‌ی شفق) نام داشت.وجود شعری به همین نام از﴿اولکو تامر﴾که به دلیل داشتن افکار سیاسی در انتظار اعدام بود،موجب آوازه‌ی هر چه بیشتر کایا شد  ،  آلبوم چهارم کایا:(لحظه ای خواهد رسید) ، آلبوم پنجم: (دموکرات خسته ) نام داشت.لقب کایا "دموکرات خسته"بود که برگرفته ازهمین کاستش بود.   آلبوم ششم: ( بپا می‌خیزیم) با اشعار شاعر معروف ﴿یوسف هایال اوغلو﴾. ،  آلبوم هفتم :(رسیتال لر1)  ،  آلبوم هشتم :(گل نیک اندیش یا بختیار) سال1988  ،  آلبوم نهم ، (دیوار عشق) در سال1990  ،  آلبوم دهم (ریسیتال ها 2) سال1990  ،  آلبوم یازدهم :( گرفتار بلا شده ام) در سال1991  ،  آلبوم دوازدهم : (به من نزدیک نشو،وگرنه خواهی سوخت)) سال1991  ،  آلبوم سیزدهم :((دلخورده)) سال1993  ، آلبوم چهاردهم :((ترانه هایم برای کوه‌ها)  سال1994  ، آلبوم پانزدهمش : (مرا دریاب) سال1995  ،  آلبوم شانزدهم : (ستاره و یاکاموز) سال1996  ،   آلبوم هفدهم : (مقابله با دوست و دشمن) سال1998  ،  آلبوم هجدهم : (خدا نگه دار) نام دارد و احتمالا پس از مرگش و در سال 2001عرضه شده که یک ترانه به زبان کردی بنام (کاروان) این آلبوم احمد کایا را از سایر آلبوم هایش متمایز ساخته.  ،  آلبوم نوزدهم وی که تقریبا سه سال پس از مرگش به کوشش همسر وفادارش، در سال 2003 به بازار آمد،(کمی هم تو گریه کن) نام داشت ،  آلبوم بیستم کایا هم که پنج سال پس از مرگش باز هم به کوشش همسرش، در سال 2005 به بازار آمد،((؟)) نام دارد.  در سال 2002 آلبومی بنام (بشنو سرزمین عزیزم) منتشر شدکه در آن 20 تن از خوانندگان جوان ترکیه(هالوک لونت-ناشیده گکتورک-نازان اونجل-سواوی-آجیره زیان-شکریه توتکون-سلدا باقجان-یاووز بینگل-دنیز و یلماز اردوغان-بانو-فریدون دوزاقچی-نیران اونسال-ثروت کجا کایا-کاردش تورکولر-کئورجک علی-ملکه دمیراق-مراد حاساری-اونور آکین-سومر ازگو) به اجرای 20 ترانه از آثاراحمد کایا پرداخته بودند.این آلبوم در 2سی دی عرضه شد.    یک آلبوم متفرقه و کم یاب هم از احمد کایا موجود میباشد که ((پادشه خوبان)) نام دارد و در سایت رسمی احمد کایا هم اسمی از آن به میان نیامده.این اثر احتمالا شامل چند ترانه عرفانی در دستگاه ها و ردیف های موسیقی ترکی و کردی میباشد.

 

کایا در تمام سالهای خوانندگی با شعرای بزرگ ترکیه همکاری کرد.علاوه بر هایال اوغلو،بزرگانی همچون ﴿آتیلا ایلهان﴾و﴿اورهان کوتال﴾از جمله شعرائی بودند که کایا از شعرهای آنها استفاده می‌کرد.حضور او در هر مکانی مشکلاتی را بوجود می آورد چرا که با سخنانش مخالفان آزادی در ترکیه را آزار میداد.به همین جهت،کایا سالها از اجرای کنسرت در داخل ترکیه محروم شده بود.خود می گفت کاری خواهد کرد که هیچ گاه از ذهن مخالفانش پاک نگردد و همه گاه آنها را خواهد آزرد.یک بار در برنامه‌ای تلوزیونی اعلام کرد کفنخویش را هر زمان با خود حمل می‌کند و هر لحظه آماده‌ی مرگ در راه آزادی‌ستکایا در سال ۹۸ در مراسم اهدای جایزه ی سال به برترینهای ترکیه ﴿جوایز انجمن روزنامه نگاران)علام کرد که در آلبوم جدید خود ترانه‌ای کردی(کاروان) اجرا خواهد کرد و سپس کانالهای رسانه‌ای ترکیه را تهدید کرد که در صورت عدم پخش کلیپ آن،باید پاسخگوی مردم باشند.همین مساله موجب گردید که مخالفان کردهای ترکیه که همان ملی گرایان افراطی آن کشور بودند،اعتراض وسیعی به او نمایند.به دلیل وقوع درگیری هایی در آن مراسم،روز بعد دادگاه امنیتی ترکیه کایا را احضار نموده و بازداشت کرد.ساعاتی بعد،پس از اعتراض وکلای کایا، او را به قرار وثیقه آزاد کردند.کایا متهم بود که سالها قبل در چند کشور اروپایی از جمله بلژیک و آلمان کنسرتهایی به حمایت از حزب پ. ک. ک برگزار کرده است.چند ماه بعد از این ماجرا،کایا به قصد برگزاری کنسرت راهی فرانسه شد و به دلیل جو نامناسب ترکیه بر اثر غوغای رسانه‌های گروهی بر علیه‌اش،تصمیم به اقامت در آن کشور گرفت.او به کمک همسر﴿فرانسوا میتران﴾رئیس جمهور فقید فرانسه،توانست اقامتی یکساله دریافت کند.در همین حال کایا در دادگاه ترکیه به ده سال حبس بصورت غیابی محکوم گردید.چند ماه پس از این وقایع،در صبحگاه ۱۶ نوامبر(کاسیم) 2000در سن ۴۲ سالگی به سبب حمله قلبی در شهر پاریس دیده از جهانفرو بست.البته شایعاتی مبنی بر مشکوک بودن مرگ وی نیز شنیده شده.. کایا در مجموع ۲۱ آلبوم از ترانه‌هایش به یادگار گذاشته است که ۱۹ کاست قبل از مرگ و ۲ کاست بعدی پس از مرگش به کوشش همسر وفادارش منتشر شده است.معروفترین آلبوم او ﴿ترانه هایم برای کوه‌ها﴾ منتشر شده به سال ۹۴ نام دارد که بیش از ۵/۱ میلیون کاست فروش کرد و جز پر فروشترین آلبومهای تاریخ موسیقی ترکیه است.معروفترین اثر او ﴿با گریه‌هایمان﴾از همین آلبوم است که موافقان و حتی مخالفانش را به تحسین واداشت.شعر ترانه‌های او در قالب سبک﴿پروتست﴾ارائه شده و بدین سبب او را بنیانگذار سبک پروتست در ترکیه میدانند.آنچنان که از لحاظ موزیک او را پایه گذار سبک موسیقی آزاد درترکیه می‌خواند.

رک گویی و جرات فراوان از مشخصه‌های بارز کایا بود.خود میگفت که همیشه بر لبه پرتگاه قدم میدارد و از این کار نیز هیچ ابائی ندارد.آرامگاه او در گورستان﴿پرلاتنر)یا( پره لاچئز﴾ پاریس واقع است.همسر او با بازگرداندن جنازه اش به ترکیه مخالفت نمود و اعلام کرد که ترکیه شایستگی آن را ندارد که مرد بزرگی چون او در خاک‌آن دفن گردد.

شعار کایا احترام به عقیده و آزادی اندیشه بود و عمر خود را نیز در این راه نثار کرد.تاریخ ترکیه،کایا را‌بخاطر تاثیری که بر موسیقی و فضای سیاسی برگرفته از آن گذاشت هرگز فراموش نخواهد کرد.....روحش شاد و یادش گرامی باد

29 بهمن ، والنتاین ایرانی

همانطور که همه می دانید 14 فوریه روز ولنتاین و روز عشاق در کشورهای مسیحی است ولی آیا می دانید ایرانیان باستان هم همچنین مناسبت و روزی داشتند

کمتر کسی است که بداند ما هم در ایران باستان نیز چنین روزی داشتیم و تاریخ آن درست 29 بهمن ماه است نام آن "سپندار مذگان" یا "اسفندار مذگان" بود. فلسفه بزرگداشتن این روز به عنوان "روز عشق" به این صورت بوده است که در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می‌کردند و علاوه بر اینکه ماه‌ها اسم داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. بعنوان مثال روز اول "روز اهورا مزدا"، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی "بهترین راستی و پاکی" که باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی "شاهی و فرمانروایی آرمانی" که خاص خداوند است و روز پنجم "سپندار مذ" بوده است. سپندار مذ لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد. زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می‌دهد. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق می پنداشتند. سپندار مذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می‌کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می‌دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می‌کردند. ملت ایران از جمله ملت هایی است که زندگی‌اش با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته است (برعکس امروز) و به مناسبت‌های گوناگون جشن می‌گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می‌گذرانده‌اند. این جشن‌ها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگی، خلق و خوی، فلسفه حیات و کلا جهان بینی ایرانیان باستان است. شاید هنوز دیر نشده باشد که روز عشق را از 25 بهمن  به  29 بهمن (سپندار مذگان ایرانیان باستان) منتقل کنیم.

اینم از آهنگ ترکی بسیار زیبای soz verdim  از گورکان GURKAN که خودم آپلودش کردم  . میتونید از اینجا دانلود کنید

 

زنجان 2

 

همون طور که در پست قبلیم گفته بودم امروز می خوام در مورد شهر محل تحصیلم زنجان بنویسم . به نظرم این کار حداقل حسنی که داره اینه که در آینده هر کی بیاد اینجا حساب کار اول دستشه

زنجان در شمال غربی ایران قرار داره و فاصله اون تا تهران دقیقا 330 کیلومتر هست که برای سفر به این شهر از سه طریق جاده ، راه آهن و فرودگاه میشه اقدام کرد .ولی فرودگاهش بعد از تقریبا یک دهه که از افتتاحش میگذره هنوز ده تا پرواز مسافربری نداشته ،چون هیچ آدم عاقلی مسیری که تو سه ساعت  با ماشین میشه رفت رو با هواپیما نمیره

من که برای ادامه تحصیل زنجان قبول شدم و رفتم برای ثبت نام از بخت بد من همین که به نوبت به من رسید خوابگاه تموم شد ولی خوشبختانه برادرم ساکن زنجانه و ما هم رفتیم اونجا تلپ شدیم و حسابی تو این چند سال زحمتشون دادم . خونه برادرم تو منطقه آزادگان که تقریبا از محله های خوب شهره . در ضمن برادرم به شغل شریف دامپزشکی مشغوله و مردم شریف زنجان اگه حیوانات خانگی تون مریض شد میتونید بهش مراجعه کنید آدرسشم ؛  خیابان خیام ابتدای خیابان فردوسی . ( قبل از اینکه بیاد خیام تو میدان هنرستان بود ) البته تو نقشه راهنمای شهر  با ضربدر مکانشو مشخص کردم

شهر زنجان از نظر گردشگری ، داخل شهرش تقریبا هیچ جای دیدنی نداره ولی باز میشه از رختشورخانه و پل قدیمی میربها که ما آخرش نفهمیدیم کجاش قشنگه نام برد . ولی در اطراف شهر (60 کیلومتری) بنای بسیار زیبای گنبد سلطانیه قرار داره که دیدنش خالی از لطف نیست . از معدود تفرجگاه های شهر میتوان به گاوازنگ و بنای تازه ساخت ائل داغی و پارگ جنگلی و محدوده شهر بازی اشاره کرد.و از نظر فرهنگی سه تا سینما بیشتر نداره .این شهر دارای نزدیک به 350.000نفر جمعیته ، که  کلا شهر زنجان یدونه خیابان اصلی ( که بیشتر مراکز تجاری در اون واقعه ) داره به نام خیابان سعدی که شهرت نسبتا بالای داره .

مردم این شهر (99%) ترک هستند و به این زبان تکلم می کنند که برای خود من که ترک هستم و لهجه شهرمون بسیار به لهجه ترکی زنجانی شبیهه ، تقریبا حکم شهر خودمون داشت و جالب اینجاست که بسیاری از همکلاسی های من بعد چند سال هنوز نفهمیدن من زنجانی نیستم .  مردم زنجان شدیدن مهمان نواز هستند و به قول خودشون غریبه پرست هستند

از محسنات این شهر می توان به پاپین بودن هزینه زندگی اشاره کرد که برای هر کس که میخواد تو این شهر تحصیل کنه ولی از نظر مالی مشکل داره یک امتیاز عالیه . به طور مثال شما میتونید با 120 تومن کرایه تاکسی از شمالیترن نقطه شهر به جنوبی ترین نقطه سفر کنید . البته زنجان به طور واضع مثل خیلی از شهر ها مثل تهران ، تبریز و مشهد ، شمال شهر و جنوب شهر  ( فقیر و غنی )

نداره و فاصله طبقاتی تو این شهر تقریبا کم هست.

سوغات شهر زنجان ( به نظر من چندان جالب نیست ) چاقو هست و تو خیلی از مغازه های این شهر شما می تونید کولکسیونی از انواع چاقو و ابزاری که بیشتر به درد قتل ، جنایت و چاقو کشی میخوره تا کاره دیگه پیدا کنید . و از سوغات دیگر شهر میتوان به ملیله کاری های بسیار زیبا و نوعی کفش محلی به نام چاروق ( اسمش دقیقا یادم نیست ) اشاره کرد.

 

اینترنت

موضوع اینترنت تو زنجان خیلی برای  من جالبه , حالا عرض می کنم .

زنجان یکی از شهر های هست که گرونترین قیمت کارت اینترنت رو داره . مثلا ارزونترین اکانت ، ساعتی 300 تومنه که با پول یک ساعت استفاده از خط تلفن تو خونه سر جمع میشه ساعتی 400 تومن . در حالی که تو کافی نت های داخل شهر قیمت هر ساعت استفاده از اینترنت بین 300 تومن ( نرخ استفاده قبل از ظهر ) و 400 تومنه هست و در حالی که سرعت اتصال تو کافی نت حداقل سه برابر بیشتر از خونه هست

جدیدا ( یک ماه پیش ) دوتا از ISP ها ( سپهر آوا و رهانت ) سرویس ADSL  رو هم ارائه کردن . که چندان استقبالی نشد

 

خاطره

حالا یه چیزی که برای من خاطره شده ولی یه اتفاقی بود که بعدا هی تو سر همکلاسی های بومی می زدیدیم .

موضوع از این قرار که تو انتخابات شورای شهر  یه خانوم جوان و زیبا (خوشگل) اومد کاندید شد  که حسابی هوش از سر مردم برده بود و همه می گفتن ما به این رای می دهم و حتی خیلی ها فقط به خاطر همین تو انتخابات شرکت می کردند . ولی من حسابی به موضوع شک کرده بودم و هی می گفتم این خانوم تو عکس تیپش به دخترای امروزی نمیخوره و یه کاسه ای زیر نیم کاسه هست ، ولی چه میشه کرد پوسترها و عکسهای دختر بیست ساله کاره خودشون کرد و این خانوم به عنوان نفر اول تو انتخابات اعلام شد و بعد از یه هفته معلوم شد عکسهای تبلیغاتی مربوط به بیست ساله پیشه و خانوم رئیس شورای شهر یه پیر زن تشریف دارن . و چه کلاه گشادی سر مردم رفته

 

نقشه کاملا راهنمای شهر زنجان و مکانهای حساس را میتونید اینجا ببینید

زنجان . حسینیه اعظم (اوج شکوه و ارادت به امام حسین)

این دفعه می خوام طی دو نوشته در مورد شهر محل تحصیلم زنجان بنویسم . در نوشته اول به مناسبت ماه محرم از آئین های عزاداری در این شهر می نویسم و در نوشته دوم در مورد خود شهر زنجان .

 

اکثریت شهر زنجان ترک هستند و همان طور که می دانید ترکها علاقه عجیبی به ائمه و اهل بیت دارند . .

به جرات می تونم بگویم بزرگترین دسته سینه زنی آقا امام حسین در جهان ، در شهر زنجان قرار دارد . در زنجان فقط دو هیت عزادری اصلی وجود دارد  یکی مربوط به حسینیه اعظم زنجان و دیگری زینیبه .

دسته هیئت عزادری زینبیه که روز سوم شهادت امام حسین به خیابان می روند و حسینیه اعظم زنجان یک روز قبل از تاسوعا (در روزهای عاشورا و تاسوعا دسته ها از مسجد بیرون نمیرن) از حسینه خارج می شوند و مسیر حسینیه اعظم تا امام زاده را طی می کنند و به عزاداری می پردازند .

در این دسته تقریبا اکثر مردم شهر زنجان حضور دارند و تقریبا جمعیتی بیش از 200000(دویست هزار نفر)   حاضر می شوند  و دسته ها نه به صورت ستونی بلکه به صورت فشرده و در کنار هم  تمام عرض خیابان پنجاه متری را پر می کند . از اغلب روستا و شهر های همجوار و حتی کشورهای خارجی بنا بر نذری که دارند در این مراسم حضور پیدا می کنند .

 

بزرگترین قربانگاه بعد منا

مراسم قربانی کردن گوسفندها که در جلوی این دسته انجام می شود بزرگترین قربانگاه بعد از منا در مراسم حج است.  و بنا بر آماری که هیئت امنای حسینیه در سال پیش اعلام کردند 6500 گوسفنددر مراسم سال پیش در این دسته قربانی شدند. گوشتهای قربانی اغلب به کمیته امداد اهدا می شود تا بین نیازمندان توزیع شود . و یا اینکه گوسفندها را به صورت زنده به حسینیه اهدا می کنند تا پس از جمع آوری آنها و فروش ، درآمد حاصل صرف امور خیریه شود .

 

کارهای خیریه

این حسینیه با توجه به جایگاه بزرگی که بین مردم دارد هر سال صدقات و نذورات فراوانی را جمع آوری می کند و با این پولها کارهای عمرانی بسیاری رو انجام داده . از جمله احداث بزرگترین بیمارستان استان زنجان ( ولیعصر ) با کمکهای این هیئت (در حالی که دولت بعد از گذشت 15 سال نتواسته بیمارستان امام حمینی این شهر رو به بهره برداری برسونه) و انجام دهها کار خیریه دیگر .

 

هر سال مراسم دسته حسنیه اعظم زنجان به صورت مستقیم از چند کانال تلویزیون و شبکه جام جم پخش می شود ولی امسال متاسفانه به این مراسم حال هوای سیاسی داده بودند و به جای عزاداری بیشتر پلاکاردهای مربوط به انرژی هسته ای پخش می شود به بیننده خارجی این چنین تفهیم می شود که اینان در دفاع از حق هسته ای ایران راهپیمای کرده اند .

 

لینکهای مربوط  :

دسته ی عزاداری حسینیه اعظم زنجان در فهرست میراث معنوی کشور ثبت می شود

نقشه راهنمای مربوط به شهر زنجان و مکان حسینیه و مسیر حرکت را در اینحا ببیند